نمایشگاه عکس داستان همیشگی
هر قطعه عکس جز ثبت یک تصویر بر روی نوار حساس به نور و یا هارد دیسک، و جز جدا کردن یک قاب از سایر قابهای پیرامون ما کارکرد دیگری نیز دارد. هر عکس چهارچوبی را مانا میکند؛ یک چهره، یک درخت، یک کوچه یا شهر و... . چه فرقی میکند که من عکسی را بگیرم و یا شخصی دیگر! چه اتفاقی میافتد اگر در قاب عکسهای خانگی و ملموس بجای تصاویر خانواده، دوستان و یا محلهای مورد علاقهمان، عکسی از در یک فروشگاه، چمن کاری پارک، صندلیهای رها شده در خیابان و یا محل زندگی فردی دیگر داشته باشیم؟ این آشنازدایی چطور اتفاق میافتد؟ مناظر شهری و طبیعی چه بار معنایی برای بیننده دارند؟
ثبت هر عکس، لحظهای را از جهان پیرامون ما جدا میکند؛ هر عکس قابی است یگانه و رهایی یافته از هرآنچه در اطرافش بوده است. آنچه داخل قابِ یک عکس میماند، میتواند ابدی باشد، چون تنهاست. تنهایی چمن، تنهایی یک تابلوی هتل و یا صندلی. صرفاً حرف از همذات پنداری نیست، حرفی دیگر در میان است. صحبت از دیدن تمام قد یک موضوع، شناخت و برقراری ارتباط با آن؛ این بار با ذهنیتی دیگر است. بوته و تکه چمنی در یک پارک، در دنیای روزمرهمان جایی است برای نشستن و یا عنصری است تزئینی ساخته و پرداختهی ما. اما مواجهه با همان تکه چمن و یا صندلی در قاب یک عکس خوانش و ارتباطی دیگر را طلب میکند. این بار این ابژهها (اشیا) هستند که سخن میگویند. سکوت یک تکه سنگ شکسته شده و با ما از نسبت اش با جهان و با محیطی که از آن جدا شده و به فضای عکس وارد شده، میگوید. دیدن یک شی در عکس، دیداری روزمره نیست، زیرا که حالا آن شی به ابژهای هنری تبدیل شده و دیدارش از جنس و معنایی دیگر است. به همین دلیل ارتباط و کنش ما با عکسها میتواند ابدی باشد. تکانهای که بر اثر ذات مکانیکی عمل ثبت عکس، راهی میشود به برقراری ارتباط دوجانبه و به اعتباری بینامتنی میان عکس و مخاطب. و این، داستان همیشگی ما در نسبت با دیدن عکسها است.
عکاسی پروژهی «داستان همیشگی»[i] طی دورهای در حدود ۴۰ روز توسط دوربینهای یکبار مصرف Snap Sights در شهر تهران انجام شده. تمام عکسها جز معدودی که مربوط به فضاهای داخلی مثل استودیو، مغازه و منزل است در فضاها و معابر عمومی، خیابانها و پارکها عکاسی شده. اینها محیطهایی هستند که با آنان بطور موقت و دائم در تعامل بوده و هستم.
دوربینهای توریستی و یکبار مصرف، دوربینهایی نیمه خودکار هستند با بدنهای پلاستیکی، لنز ثابت ۳۰ میلیمتری و فیلمهای ۳۵میلیمتری که عمل نورسنجی و فوکوس در آن بطور خودکار انجام شده و شما بعنوان مصرف کنندهی دوربین از طریق چشمی، منظرهی مورد نظر را یافته و با شارژ فیلم، دکمه شاتر را فشرده و عکس میگیرید. ویژگی این نوع دوربینها در کنار سادگی فوقالعادهشان، نوعی عدم وضوح در سراسر سطح تصویر است. این مساله از ساختار سادهی لنز دوربین نشات میگیرد. در این مجموعه به عنوان عکاس دخالت و تغییری در چیدمان صحنهها، مناظر و موضوعات صحنهی عکاسی نداشتهام و تنها به ثبت تصویر و جدا ساختن لحظهای از باقی لحظات جهان اطرافم پرداختهام.
فرزاد عظیمبیک
پاییز و زمستان ۱۳۹۴
[i] نام رمانی از ایوان گانچاروف، نویسنده روس